بسمالله الرحمن الرحیم
فرق کسی که انسانیت دارد با فردی که دین و ایمان دارد
یکی از شبهاتی که دشمنان اسلام در عصر حاضر در ذهن جوانان ما القاء کردهاند این است که مگر انسانیت به نماز و روزه و حجاب و ریش و امثال این است! بلکه ممکن است فردی انسان خوبی باشد و دروغ نگوید، ی نکند، ربا نخورد، مرتکب اختلاس نشود، ظلم و تعدی به حقوق دیگران نکند و علاوه بر همه اینها به محرومان و مستضعفان کمک کند و دستبهخیر باشد ولی نماز نخواند و روزه نگیرد و اعتقادی به حجاب و امثال این هم نداشته باشد؛ آیا این فرد از نمازگزاری که بعضی از این گناهان را هم انجام میدهد بهتر نیست؟
پاسخهایی را که میتوان بهطور خلاصه به شبهه داد عبارت است از:
- معلوم و مشخص است که القاء کننده این شبهه شیطانی، هدف اصلیاش این است که بهصورت نرم و بهتدریج، جوانان عزیزمان را از عشق و محبت به خدا و خالق هستی جدا کرده تا به مقاصد شوم خود که همان کفر و الحاد و بیدینی و بیاعتقادی به تمام خصلتهای خوب انسانی است برسند.
- همه دانشمندان، انسان را برترین مخلوق جهان میدانند که دو صفت حیوانیت و انسانیت در وجود او غوغا میکند به همین جهت ممکن است تنها خلقوخوی حیوانی داشته باشد که در این زمینه شهید مطهری میفرمایند: آگاهی حیوان از جهان تنها بهوسیله حواس ظاهره است ازاینرو سطحی و ظاهری است، به درون و روابط درونی اشیاء نفوذ نمیکند ثانیاً فردی و جزئی است، از کلیت و عمومیت برخوردار نیست ثالثاً منطقهای است، محدود به محیطزیست حیوان است و به خارج محیطزیست او راه پیدا نمیکند رابعاً حالی است، یعنی بسته به زمان حال است، از گذشته و آینده بریده است[1]» همانگونه که در جهان کنونی و در جنگ اسرائیل با فلسطینیها میبینیم که انساننماهای از حیوان پستتر فقط منافع خود را در نظر دارند و تنها به محیط و زندگی و قوم و قبیله خود نظر دارند؛ ولی برای آنها مهم نیست که هزاران نفر از فلسطینیها را با فجیعترین وضع به خاطر منافع خود به شهادت برسانند و همه این فجایع به خاطر این به وجود میآید که ایمان و اعتقاد به خدا ندارند و ارتباطشان با خدا قطع است.
- خداوند در قرآن انسان را هم مدحها و ستایشها کرده و هم مذمتها و نکوهشها نموده است؛ در یکجا او را از آسمان و زمین و از فرشتهها برتر میداند و خلیفه خود بر روی زمین میداند[2]؛ در همان حال در جای دیگر او را از دیو و چهار پایان پستتر شمرده و میفرماید أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَل[3]». ازنظر قرآن انسان موجودی است که توانایی دارد جهان را مسخر خویش سازد و فرشتگان را به خدمت خویش بگمارد و هم میتواند به أَسْفَلَ سَافِلِینَ[4]» سقوط کند.
- نتیجه میگیریم که اگر انسان تنها ظاهری مادی و حیوانی داشته باشد ممکن هست مانند حیوان و بهصورت غریزی نسبت به محیط زندگی خود و اطرافیان محبت داشته باشد ولی اگر دین و ایمان و اعتقاد به خدای یکتا داشته باشد و ارتباطش را بهوسیله نماز و روزه و. با خالق هستی حفظ کند، دیگر محدوده و منطقه، انسان سیاهپوست و سفیدپوست، فلسطینی و یمنی، اروپایی و آمریکایی برای او فرقی نمیکند؛ بلکه تنها چیزی که برای او مهم است رضایت خالق هستی است ازاینرو همان انسانی میشود که به قول شهید مطهری ارزش عقیده و آرمانش فوق همه ارزشهای دیگر قرار میگیرد، آسایش و خدمت به انسانها از آسایش خودش بااهمیتتر میگردد، خاری که در پای دیگران فرو رود مثل این است که در پا بلکه چشم خودش فرو رفته باشد، با دیگران همدرد میشود، از شادی دیگران شاد و از اندوه آنان اندوهگین میگردد، به عقیده و آرمان مقدس خود آنچنان دلبستگی پیدا میکند که منافع خود، بلکه حیات و هستی خود را به سهولت فدای آن مینماید[5]».